امام خامنه ای : عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کنندهی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید.
در گذشته،در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی بهعنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و بهعکس بشود. نمیگوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض میکنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همهی مردم است.
امام خامنه ای: حرف من عبارت است از اینکهملّت ایران باید خود را قوی کند؛ این حرف من است. حرف، دربارهی اقتدار ملّی است. من عرض میکنم به ملّت عزیزمان که اگر ملّتی قوی نباشد و ضعیف باشد، زور خواهد شنفت، به او زور میگویند؛ اگر ملّتی قوی نباشد، باجگیران عالَم از او باج میگیرند، از او باج میخواهند؛ اگر بتوانند به او اهانت میکنند؛ اگر بتوانند زیر پا او را لگد میکنند. طبیعت دنیایی که با افکار مادّی اداره میشود، همین است؛ هر که احساس قدرت بکند، نسبت به کسانی که در آنها احساس ضعف میکند، زورگویی خواهد کرد؛ چه نسبت به فرد، چه نسبت به ملّت
قوی شدن یک ملّت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفتهای داشته باشد؛ البتّه تسلیحات هم لازم است، امّا فقط با تسلیحات هیچ ملّتی قوی نمیشود
این سه عنصر اگر مورد توجّه قرار گرفتند، یک ملّت قوی میشود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ، و سوّمی علم و دانش
نزدیک به یک سال می گذرد که در آتشی سوزان می سوزم.
کمتر شبی به یاد دارم که بدون آب دیده به خواب رفته باشم و آه های آتشین قلب و روح مرا خاکستر نکرده باشد!
خدایا نمی دانم تا کی باید بسوزم؟ تا چند رنج ببرم؟ در همه حال، همه جا و همیشه تو شاهد بوده ای.
عشقی پاک داشتم و آن را به پرستش ذات مقدس تو ارتباط می دادم، ولی عاقبتش به آتشی سوزان مبدل شد که وجودم را خاکستر کرد.
احساس می کنم تا ابد خواهم سوخت.
شمعی سوزان خواهم بود که از سوزش من شاید بشریت لذت خواهد برد!
خدایا از تو صبر می خواهم و به سوی تو می آیم. خدایا تو کمکم کن...
شهید چمران
عزیزان من! فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است.
اگر در این چیزها بینش مردم و جهتگیری مردم جهتگیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدایناکرده جهتگیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدایناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند ــ وَاتَّبِعوُا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا ــ به آن سرنوشت دچار شدند.
بنابراین تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ بهخاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد.
با آزادی هیچ منافاتی ندارد؛ آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همهی ضابطهها است. آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد.
"این کلیپ درباره عدم منافات حساسیت بر موضوع فرهنگ یا آزادی است"
یک عده سعى نکنند چهرهى آمریکا را بزک کنند، آرایش کنند، زشتىها و وحشتآفرینىها و خشونتها را از چهرهى آمریکا بزدایند در مقابل ملت ما، بهعنوان یک دولت علاقهمند، انسانْدوست معرفى کنند؛ اگر سعى هم بکنند، سعىشان بىفایده است.
من امسال روز اول سال ۹۲ در مشهد در جوار مرقد ثامنالحجج اعلام کردم؛ گفتم من حرفى ندارم؛ بعضى از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فکر میکنند در قضیهى هستهاى ما با آمریکایىها مذاکره کنیم تا موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلى خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولى در همان سخنرانى اول امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتى نمیکنم اما خوشبین نیستم. ببینید مرتب پىدرپى اظهارات سخیف آمریکایىها را؛ سناتور بىآبروى آمریکایى از صهیونیستها پول میگیرد تا برود در مجلس سناى آمریکا به ملت دشنام صریح بدهد، نه اینکه اهانت کند؛ دشنام میدهد...